مدح امیر المؤمنین حضرت علی علیهالسلام
مانند باران بود و بر دلها ترنّم داشت مانند چشمه لطف سرشارش تداوم داشت در سفـرهاش نان جـوین خشک بود اما در کیسۀ خـیرات نان گرم گـندم داشت از برکت دستان او شهری نمک میخورد شهری که در آزردن قلبش تفاهم داشت هم دوست هم دشمن نمک بر زخم او پاشید او باز هم شوق هدایت، درد مردم داشت یا نیمهشب همسایههایش را دعا میکرد یا از غمی دیرینه با چاهی تکلم داشت مـردابها هر چند قـدرش را نفهـمـیدند او باز باران ماند و بر دلها ترنّم داشت |